برنامه عملیاتی مدارس


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







RSS

وب سرویس...
خوُس امدید

سه شنبه 26 آذر 1398

برنامه عملیاتی مدارس

مقدمه

عملکرد مدارس هر کشوری و نتایج حاصل از آن مبین برنامه ها و خط مشی ها ، و میزان کارایی و بهره وری آموزش و پرورش آن کشور بازتاب مستقیم عملکرد برنامه ریزان و سیاستگذاران آن است . با نگاهی کوتاه به تحولات شگرف و تحسین برانگیز دهه های اخیر در عرصه های فن آوری و توسعه شبکه های جهانی اطلاع رسانی و کسب آموزش های غیر رسمی از طریق رسانه ها و ارتباطات ماهواره ای و به خصوص شبکه اینترنت و بالا رفتن سطح انتظارات مردم از آموزش و پرورش ، جامعه ی ملی و جهانی استاندارد های جدیدی را برای آموزش و پرورش تعریف و تبیین کرده است . از سوی دیگر ، پایین بودن سطح دانش و مهارت ، عدم تناسب کیفیت برنامه ها و محصولات آموزش و پرورش با نیازهای جامعه ، عدم توانایی فارغ التحصیلان در جذب بازار کار ، پایین بودن مسئله بهره وری در آموزش و پرورش ، عدم استفاده بهینه از منابع موجود ، عدم مسئولیت پذیری و مشارکت جویی جامعه در بخش آموزش و پرورش ، ناکار آمد بودن نیروی انسانی مدیریتی و فنی ، ضرورت تغییرات اساسی در فلسفه ، هدف ، ماموریت و ساختار مدیریتی و تصمیم گیری را اجتناب ناپذیر ساخته است . جامعه انسانی کشور ما در فرایند ترقی و تکامل خود در عرصه های مختلف نیازمند برنامه هایی پویا و آینده محور است . این آموزش و پرورش است که باید بتواند پاسخگوی انتظارات تازه برای رسیدن به این تعالی باشد ، شرایط و مقتضیات ملی و بین المللی خواهی و نخواهی برای تفوق و برتری آموزش و پرورش در جامعه استانداردهای بالاتری را به آموزش و پرورش دیکته می کند . این اجبار، دستور یا استاندارد حافظ و تثبیت کننده تفوق آموزش و پرورش بر سایر کشورهاست . از این رو ، کشورها در رقابت تنگاتنگ با یکدیگر برای به چنگ در آوردن این تفوق و برتری در آموزش و پرورش هستند تا بدین ترتیب بتوانند تفقوق و برتری کشورشان را در سطح جهانی و ملی حفظ کنند . اما کشورها چگونه می خواهند به این مهم نایل شوند . آنها چگونه می خواهند «تفوق و تعالی آموزش و پرورش »   را سر لوحه برنامه های کشور خود قرار دهند . به آن الویت اول را بدهند و در این رقابت جهانی اول شوند و اول بمانند . کشورها برای نیل به این هدف رویکرد های گوناگونی را اتخاذ و شیوه های متفاوتی را تجربه کرده اند . اما یکی از رویکرد هایی که در دوهه اخیر مورد توجه شایانی قرار گرفته آموزش و پرورش مشارکتی و طرح مدیریت مدرسه محوری است که در بسیاری از کشورها با استقبال خوبی روبرو شده است و اجرای آن نیز در نقاط مختلف جهان نتایج موفقیت باری به همراه داشته است . به طوری که کشور ها اکنون طرح مدرسه محوری را سر لوحه سیاستهای مهم دولت در نظر گرفته و به عنوان یک سیاست ملی و راهبردی آن را پیگیری می کنند . در مورد اجتناب ناپذیر بودن این طرح براساس شواهد علمی کالدول (۱۹۹۸) بیان می کند که جدیدترین نتایج یک تحقیق در مورد مدارس خودگردان در ملبورن استرالیا نشان می دهد که تقریبا همه مدیران مدارس خواستار اجرای طرح مدارس خودگردان هستند و تعداد معدودی خواهان بازگشت به طرح مدیریتی گذشته . همچنین در مباحث احزاب کابینه کشور انگلستان در مورد اجرای طرح مدارس خودگردان ، دولت وقت نه تنها آن را موضوعی غیر قابل مذاکر ندانست بلکه بر برقراری کامل آن به طور جدی تاکید کرد . باربر (۱۹۹۸) خود مختاری مدارس را یکی از هفت ویژگی سیستمهای آموزشی و پرورش در سطح جهانی در اوایل قرن بیست و یکم توصیف می کند که احزاب روی آن اتفاق نظر دارند . اکنون کشورها تصور می کنند که هرگونه وقفه و کوتاهی در اتخاذ تدابیری راهبردی از این نوع ممکن است موجب غقب افتادگی آموزش و پرورش کشورشان شده و عقب افتادگی آموزش و پرورش عقب افتادگی کشور را به دنبال داشته باشد. چنانچه کشوری در دو دهه گذشته در این مورد هنوز اندیشه و کاری جدی نکرده باشد باید مطمئن باشد که برای جبران این عقب افتادگی باید تدابیر بهتر و وسیع تری را اتخاذ کند . اگر قرار باشد نظام آموزش و پرورش کشورها دچار تحول و دگرگونی اساسی شود در درجه ی اول باید در اندیشه تغییر و تجدید بنای تمام عناصر و عواملی که به طریقی در ایجاد جو یادگیری موثرند ، باشد . تغییر، در یک جز آموزش و پرورش بدون تغییرات در اجزای دیگر آن اصلاح یک جز از کل است که به اصلاح منجر نخواهد شد .

مدارس ، سازمانهایی اجتماعی هستند که به طور اجتماعی ساخته و پرداخته می شوند .بدین لحاظ تقریبا همه جنبه زندگی مدرسه ای توسط افرادی اداره و کنترل می شود که در فرآیند طراحی ، ایجاد ، توسعه ، تحول و تکامل آن مشارکت داشته و سهیم بوده اند. این موضوع در مدارس خودگردان یا مدیریت مبتنی بر مدرسه تبلور یافته و به تدریج مصداق عینی پیدا می کند . در ساختار جدید مدرسه معلمان ، مدیران ، دانش آموزان و والدین هستند که قدرت تصمیم گیری دارند . در این نوع مدارس پست ها و مقامهای سنتی و رسمی مدرسه تغییر کرده و مجددا تعریف می شوند .

تعاریف و مفاهیم مدیریت مدرسه 

مدیریت مدرسه محوری یعنی فراهم شدن زمینه انتقال قدرت تصمیم گیری به سطح مدرسه (پاندی و پیلی۲۰۰۴) به اعتقاد یکی از صاحب نظران مدیریت مدرسه محور را می توان با توجه به دیدگاه ذیل تعریف نمود « نزدیک شدن فرایند تصمیم گیری به آموزش دهندگانی که تصمیم ها در نهایت بر آنها تاثیر میگذارد. ماربوگرا(۱۹۸۵) (به نقل از جعفری مقدم ص ۱۴) مدیریت مدرسه محور را بعنوان یک شکل عدم تمرکز سازمان می نگرد؛‌ به نحوی که در آن تصمیم ها به وسیله کسانی اتخاذ میشود که بیش از دیگران نسبت به کیفیت آموزشی که دانش آموزان دریافت میکنند ؛ آگاهی و توجه دارند ؛‌ یعنی مدیر ،‌ معلمان، والدین ، شهروندان و خود دانش آموزان.
همچنین به موازات تعاریف فوق میتوان از صاحب نظری دیگر ، تعریف نسبتاً جامعی را به شرح زیر ارائه نمود.
مدیریت مدرسه محور عبارت است از:

«تجدید ساختار نظام آموزش و پرورش در جهت افزایش انعطاف پذیری،‌ عدم تمرکز و تفویض اختیار به مدارس، به نحوی که با نزدیک نمودن محل اتخاذ تصمیم ها به محل اجرای آن و اتخاذ تصمیم به شیوه گروهی و مشارکت جویانه توسط کسانی که بیش ترین اطلاعات درباره نیازمندی های مدرسه و شرایط حاکم بر آن برخورداند و بیش از هر کس از نتایج آموزش ها متاثر میشوند (شامل والدین، دانش آموزان ، معلمان، کارکنان ستادی، گروه های ذی نفع جامعه از جمله صاحبان صنایع ، سازمان ملی و ….) سبب میشود که استقلال، مسئولیت پذیری و پاسخگویی مدرسه افزایش یابد و نیز کیفیت و اثر بخش آموزش ها بهبود یابد».

اهداف مدرسه محوری در کشور

درک صحیح و واقعی از تنگناها و مشکلاتی که دامن گیر نظام آموزش و پرورش شده «ضرورت» اجرای طرحهای مبتنی بر عدم تمرکز و گسترش مشارکت و گوشزد میکنند. اگر نگوییم همه اهداف مدرسه محوری معطوف به حل مشکلات و رفع تنگناها ست ،‌ قطعاً بخش عمده ای از هدف های آن ناظر بر همان «ضرورت» ها است.
اهداف «مدرسه محوری» بیانگر ابعاد گوناگونی از نتیجه قهری مشارکت پذیری در نظام آموزش و پرورش است که هر یک از آنها در عین پیوستگی تنگاتنگ با یکدیگر ، در چارچوب تمرکز زدایی و ایجاد زمینه مشارکت عمومی در امور آموزش و پرورش تعریف میشوند. این اهداف باید از قابلیت ارزشیابی برخوردار باشند و در عین حال زمینه های تحقق هر یک از آنها در چارچوب طرح های برانگیخته از سیاست مدرسه محوری فراهم باشد.

اهم این اهداف عبارتند از:

۱- هماهنگی با سیاست های دولت جمهوری اسلامی ایران مبنی بر توسعه مشارکت های مردمی و ایجاد زمینه لازم برای تحقق آنها در بخش آموزش و پرورش.
۲- تمرکز زدایی در نظام اداری و اجرایی آموزش و پرورش؛‌ با اتخاذ سیاست ها و راهکارهای مناسب به گونه ای که دیوان سالاری موجود به حداقل ممکن کاهش یابد و مدارس از حداکثر کارایی ، توانایی و اختیارات قانونی برای رشد دانش آموزان برخوردارشوند.
۳- ارتقا سطح کارایی و توانایی مدارس از طریق تقویت و افزایش اختیارات مدیران ، معلمان ،‌دانش آموزان ، مشارکت اولیا؛ به نحوی که کلاس درس با هدایت و دلالت معلم و مشارکت دانش آموزان اداره گردد همه دانش آموزان به صورت انفرادی و یا در قالب «گروه های علمی» فرصت اظهارنظر و «مشارکت در رهبری آموزشی» داشته باشد و ارتباط معلم و شاگرد «دوجانبه و فعال» گردد.
۴- ایجاد زمینه برای ایفای «نقش فعال» دانش آموزان در اداره مدرسه و تغییر روش های آموزشی به نحوی که شاگردان در فرایند اموزش منفعل نباشد و در تصمیم گیری های فرهنگی و تربیتی و آموزشی ،‌ اداره کتابخانه و نمازخانه،‌ برگزاری جشنواره ها و مراسم آغازین ، اردوها ، مسابقات علمی ،‌ورزشی ،‌ هنری و اداره امور تشکل های دانش آموزی حتی المقدور سهیم و صاحب رای باشند.
۵- ایجاد خود رهبری ، خلاقیت و پویایی در نظام داخلی و اعطای استقلال و اختیار جهت برنامه ریزی در زمینه های گوناگون آموزشی ،‌ پرورشی و اداری مدارس.
۶- تغییر نظام اداری در سازمانها و ادارات ستادی آموزش و پرورش به سوی ایفای نقش حمایت، نظارت و پشتیبانی عملکرد استقلال گرایانه مدارس در چارچوب معیارها،‌ مبانی، اصول و ضوابط مصوب.
۷- استفاده بهینه از توانایی های و ظرفیت های مدیران ، معلمان و اولیا بریا نیل به اهداف عالی آموزش و پرورش.

هدف های جزئی در مدیریت مدرسه محور

۱- مشکلات اقتصادی تحمیل شده بر آموزش و پرورش کاهش یابد.
۲- از طریق شناسایی جذب و افزایش اختیار مدیران لایق ،‌ مشکل ضعف مدیریت ،‌ کاهش می یابد.
۳- از حجم سنگین وظایف و مسئولیتهای ستادی کاسته میشود.
۴- از عملکرد بخش های اداری و ستادی ، نظارت ، ارزشیابی ،‌ حمایت و پشتیبانی میشود.
۵- در سطوح مختلف صف و ستاد افراد شایسته و توانمند جذب میشوند.
۶- نیروها و حجم ادارات آموزش و پرورش کاهش می یابد.

مزایای مدیریت مدرسه 

۱- با تصمیم گیری های محلی مسئولیت و تعلق بیش تری نسبت به ارتقای کیفیت آموزش و پرورش احساس می‌شود.
۲- با دادن اختیار و آزادی عمل بیشتری به معلمان، مدیران و اولیای دانش آموزان، پاسخگویی و احساس مسئولیت نسبت به نتیجه کار ایجاد می‌شود.
۳- در سایه ساختار مدیریت انعطاف پذیر و غیر سلسله مراتبی، بهبود عملکرد معلمان و توجه بیشتری به موفقیت تحصیلی قابل اندازه گیری دانش آموزان میسر می‌شود.
۴- منابع مالی و انسانی به طور کار آمدتر و مقتصدانه تر مورد استفاده قرار می گیرد.

معایب مدیریت مدرسه 

۱- فرآیند مدیریت مدرسه محوری پیچیده بوده و مشکل بتوان افرادی واقعا علاقمند و خبره پیدا کرد که بر تصمیم کیری های عقلانی وقت کافی صرف کنند و غالباً قوانین و مقرراتی وضع می‌شود با برنامه های گوناگونی ابداع می شودکه ممکن ایت از تعمق و دقت کافی برخوردار نباشد.
۲- مدیریت مدرسه محوری غالباً با ناکامی ها و بن بست هایی روبرو بوده و ممکن است موجبات دلسردی هایی را فراهم سازد و گاهی هم کندتر از نظام فعلی حرکت کند.
۳- مدیریت مدرسه محوری مسئولیت های اضافی برای معلمان به وجود می آورد که بیش تر اوقات وظیفه آنها بوده و از طرفی مستلزم آموزش های اضافی (و بنابراین هزینه های اضافی) است. از این رو نیاز به بازسازی ساختار مدرسه و وظیفه معلمان می باشد.

شایان اهمیت است که مدیریت مدرسه محوری خیلی بیش تر از آن که تحقق
یک هدف، غایت و یا نهضت اصلاحی جدید باشد فرآیندی است مدیریتی که معلمان را در اداره مدرسه سهیم می کند و موازنه قدرت ایجاد می کند و از طرف دیگر شرکت فعال اولیای دانش آموزان و دیگر شهروندان را به عنوان مصرف کننده و نه سیاستگذار در امور مدرسه فراهم می سازد

تعالی مدیریت مدرسه ..

سیمای مدرسه در افق چشم انداز 1404 در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با ویژگی های مترقی آن ، سیاست ها و اولویت های ابلاغی وزیر وقت آموزش و پرورش جناب آقای دکتر فانی مبنی بر ارتقای کیفیت آموزشی و پرورشی مدارس و بهبود مدیریت آموزشگاهی هم چنین ارتقای سطح آگاهی عمومی جامعه و شکل گیری انتظارات جدید والدین نسبت به ماهیت و کارکردهای مدرسه ، ما را از برنامه ریزی برای استقرار مدیریت برنامه محور ، کیفیت مدار و تعالی بخش که در شکل گیری و هویت بخشی به مدارس نقش اساسی ایفا می کند ، ناگزیر می سازد . برنامه تعالی مدیریت مدرسه در راستای پاسخ گویی به این نیاز و ضرورت طراحی شده است

محور ها و ملاک ها و شاخص های برنامه تعالی مدیریت مدرسه

در تعیین مجموعه ی ملاک ها و شاخص ها برنامه تعالی مدیریت مدرسه و اهداف آن در مدارس مجری برنامه ، سعی شده است ضمن توجه به کارکرد ها و مآموریت های مدرسه ، 10 محور کلیدی شامل :

1 - تدوین برنامه عمل

2 - توسعه ی توانمندی ها و مشارکت دانش آموزان در اداره ی مدرسه

3 – توسعه ی مشارکت اولیا و نهاد های اجتماعی در امور مدرسه

4 - استقرار نظام یاد دهی و یادگیری

5 – توسعه مشارکت دانش آموزان در اداره ی مدرسه

6 - سلامت – تربیت بدنی – پیشگیری و ایمنی

7 – فعالیت های مکمل – فوق برنامه و پرورشی

8 - برقراری نظام رشد آفرین انگیزشی

9 – مدیریت امور اجرایی و اداری

10 - خلاقیت و نو آوری

مورد تأکید و توجه قرار گیرد . که هر کدام از این اهداف ، در برنامه تعالی مدیریت مدرسه خود به راهبرد های مختلفی تقسیم می گردد ، لذا مدیریت در مدارس تعالی می بایست این اهداف را مد نظر داشته باشد و نیز ارزیابی ها چه در اول کار و چه بعد از انجام کار به صورت خود ارزیابی در ابتدا و با شاخص های ارزیابی در پایان کار از روند اجرای طرح تعالی مدیریت مدرسه بهره بگیرد .

1- تبیین چشم انداز، رسالت و تدوین برنامه عمل:   

مدیران مدارس متعالی(رهبران آموزشی ) مأموریت و دور نمای مدرسه خود را با مشارکت مؤثر و همفکری دیگر کارکنان از طریق استراتژی متمرکز براهداف سند تحول بنیادین و منافع ذینفعان (کارکنان، دانش آموزان، اولیاء) محقق می سازند. این مدارس در تدوین استراتژی از اطلاعات و شواهد موجود در خصوص شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و.... دانش آموزان و هم چنین گزارشات پیشرفت تحصیلی - تربیتی آنان به عنوان دروندادها به طور گسترده و مناسب استفاده می نمایند و ذینفعان را از ارزش ها، رسالت ها و اهداف مدرسه آگاه می سازند. این رهبران آموزشی دستیابی به اهداف را تسهیل می کنند و درمقاصد خود ثبات دارند و همواره قادر خواهند بود با ترغیب و تشویق کارکنان خود در محیط مدرسه وفاق سازمانی ایجاد نمایند.

2- توسعه ی توانمندی ها و مشارکت نیروی انسانی:   

مدیران مدارس متعالی توان کارکنان خود را در سطوح فردی، تیمی و سازمانی مدیریت کرده و ارتقا می بخشند. آن ها عدالت و برابری را ترویج کرده و کارکنان خود را در امور سازمان مشارکت داده و از این طریق آن ها را توانمند می سازند. در این گونه مدارس، با تعامل مؤثر میان مدیر وکارکنان انگیزه و تعهد سازمانی تقویت شده و کارکنان فعالیت های مدرسه را در مسیر بهبود مستمر و تعالی قرار می دهند. 

3-استقرار نظام یاددهی - یادگیری:   

در مدارس متعالی تلاش می گردد با مشارکت فعال دانش آموزان و بکارگیری روش های تدریس مؤثر و منعطف ، بهره گیری از فناوری های نوین آموزشی و راهبردهای خلاقانه ، آنان را در فراگیری روش های مسئله یابی و حل مسئله ، درک و فهم مفاهیم درسی و شناسایی ارتباط معنایی آن مفاهیم با زندگی و هم چنین کاربرد آموخته ها در زندگی یاری نمایند. 

 4- توسعه مشارکت دانش آموزان در اداره ی مدرسه:   

مدارس متعالی باخلق ظرفیت های جدید از طریق مشارکت دانش آموزان در تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و پرورشی، ضمن وسعت بخشی به اندیشه دانش آموزان، بستر های مناسب را برای بروز استعداد ها، تقویت حس مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس ، تلفیق اندیشه و عمل و نیز زمینه های اجتماعی شدن و جامعه پذیری آنان را فراهم می نمایند. 

5-محور توسعه ی مشارکت اولیاء و نهادهای اجتماعی در امور مدرسه : 

 مدیران مدارس متعالی به منظور ایجاد زمینه های لازم و ظرفیت سازی مطلوب تلاش می نمایند با مشارکت، هماهنگی و هم فکری میان مربیان ، اولیا و نهادهای اجتماعی زمینه های تربیت و رشد فکری و اخلاقی دانش آموزان را فراهم نمایند. 

6- محور مدیریت امور اجرایی و اداری:   

شناسایی ، بکارگیری بهینه و استفاده ی حداکثری از ظرفیت های بالقوه و بالفعل مدرسه، برقراری نظم و ایجاد محیطی آرام و پویا و انجام امور به صورت کارآ و اثربخش. 

7-محور فعالیت های مکمل و فوق برنامه : 

 مدارس متعالی به منظور غنی سازی برنامه ها و تعمیق یادگیری در دانش آموزان ، فعالیت های مکمل و فوق برنامه را با توجه به نیازها ، استعدادها و علائق دانش آموزان پیش بینی و اجرا نموده تا ضمن ایجاد فرصت هایی برای کسب تجربه دانش آموزان در درون و بیرون مدرسه ، محیط آموزشی را به محیطی پرنشاط و پویا تبدیل نمایند . 

8- محوربرقراری نظام رشد آفرین انگیزشی:   

مدارس متعالی در طراحی نظام یادگیری خویش، چهارچوب هدفمند و برانگیزاننده ی درونی و بیرونی مناسبی را پیش بینی و مستقر می کنند . در این راستا اجزاء و عناصر انسانی ذی نفع اعم از دانش آموزان ، کارکنان و اولیاء ضمن شناسایی هویت سازمانی ، به ارتقاء سطح فکری، علمی و عملی خود می اندیشند و در جهت شکوفایی افزون تر و رقابت همراه با رفاقت، گام های عملی ارزنده ای را بر می دارند. در این نظام، مدرسه با در نظر گرفتن مکانیزم های تشویق و ترغیب درونی و بیرونی رشد انگیزشی ذی نفعان را عالمانه مورد هدف قرار می دهد

دو زمینه ی اصلی در مدیریت مدرسه 

الف- بصیرت
شامل: استقلال در تصمیم گیری – استقلال در اجرا- اشاعه فرهنگ شورائی- فلسفه ی مشارکت فکری- واقع گرا بودن در تصمیم گیری – به قدرت رساندن مدیران ، معلمان ، کارکنان ، دانش آموزان و جامعه محلی – چرخش قدرت والدین از منتقدین به متحدین مدرسه – تعادل بین قدرت متمرکز و غیر متمرکز – تقویت فعالیت های گروهی و موفقیت بیشتر در یادگیری و …..

ب- شاختار عملیاتی مدرسه محوری
شامل: نظام جهت دهی ارزشی و سیاست گذاری کلان- برنامه ریزی آموزشی و درسی – وظایف دانش آموزان- مدیریت امور اداری و مالی مدرسه – انطباق با استانداردهای دولتی در سطح استان و کشور و ….


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










نوشته شده توسط محمد در ساعت 17:32

به لوکس بلاگ خوش اومدید
ایمیل مدیر :


اسپرت اریو
اپشن اریو z300
کادو تولد

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان loxblog و آدرس loxblog-original.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






صفحه نخست | پست الکترونیک | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | تم دیزاینر

.::